استراتژی‌ ‌های بازاریابی و فروش توامان، منجر به ایجاد مشتری می شوند

تکنیک های فروش قوی برای ایجاد درآمد و رشد کسب و کار حیاتی هستند. اما اگر کسب و کار شما فاقد برنامه بازاریابی موثر باشد، شخصی برای فروش نخواهید داشت. ایجاد تعادل بین بازاریابی و فروش به یک استراتژی جامع نیاز دارد تا به راحتی مشتریان خود را شناسایی کنید.  

بازاریابی و فروش

تفاوت بازاریابی و فروش جایی مشخص می شود که بدانیم چه میزان در تبدیل مشتری بالقوه به مشتری واقعی موفق هستید.

بازاریابی شامل استراتژی هایی است که شما برای دستیابی به بازارهای جدید و ایجاد علاقه در مشتریان هدف کسب و کار خود استفاده می کنید. بنابراین، بازاریابی باید معیارهای قابل اندازه گیری داشته باشد تا بتوانید قضاوت کنید که کدام گزینه های بازاریابی مقرون به صرفه هستند و نتیجه می دهند. بسته به صنعت و کسب و کار شما ، استراتژی بازاریابی می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • تبلیغات (چاپی یا محیطی، تلوزیونی و یا مجازی)
  • روابط عمومی
  • استفاده از ظرفیت های شبکه های اجتماعی
  • بازاریابی شبکه ای
  • بازاریابی با تکیه بر برند
  • بازاریابی ویروسی
  • روش برقراری تماس سرد یا ایمیل

فروش فرآیند متقاعد کردن شخصی برای خرید از کسب و کار شما است. این فرآیند اغلب شامل برخی از سطوح تعاملات بین فردی است که منجر به ترغیب مشتری می شود. بیشتر اوقات، این موفقیت را مدیون تلاش های بازاریابی هستید. استراتژی های فروش شما ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • برگزاری جلسات به صورت تک به تک با مشتریان
  • تماس های سرد یا تماس گرم
  • شبکه سازی
  • رویدادهای تبلیغاتی یا نمایشگاه های تجاری
  • تعامل خرده فروشی
  • فروش مستقیم
  • ایمیل و پیامک بدون هدف
  • تمرکز بر مشتریانی که شما را نمی شناسند
  • تمرکز بر مشتریانی که با شما ارتباط دارند، از شما خرید می کنند و برند شما را می شناسند

تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل نیازمند چندین نقطه تماس مناسب است. این موارد می تواند شامل هر نوع پیامد بازاریابی و همچنین رویداد اجتماعی مانند توصیه های دوستان یا نتایج جستجوی آنلاین باشد.

متعادل سازی فرآیندهای بازاریابی و فروش

یکی از مهم ترین چالش های کسب و کار های بزرگ، همراه ساختن دپارتمان فروش و دپارتمان بازاریابی است. دپارتمان بازاریابی عموما بخش استراتژیک سازمان و دپارتمان فروش بخش عملیاتی است. برخی از سازمان ها با انتخاب یک مدیر واحد برای هر دو دپارتمان سعی در برطرف کردن این چالش دارند.

از طرفی، مشاغل کوچک و استارتاپ ها ممکن است به دلیل کمبود منابع، این دو دپارتمان را ادغام کرده و از یک یا دو نفر از همکاران خود بخواهند تا این مسئولیت را به عهده بگیرند. این امر می تواند منجر به یکپارچگی فرآیندهای فروش و بازاریابی شده و تعادل خوبی را برقرار کنند. اما نکته مهم این است که در اغلب مواقع به دلیل تعداد کم نفرات، این توازن بر هم خورده و وزنه فعالیت های یک بخش سنگین تر می شود. این چالش ممکن است به کاهش فروش و یا اخلال در جذب مشتری بصورت پایدار منجر شود.

در نهایت، اگر کسب وکار کوچک یا بزرگ شما در برقراری تعادل در فروش و بازاریابی چالشی ندارد، زمان و منابع خود را صرف یادگیری مطالب بازاریابی، تثبیت برند و تاکتیک های جذب مشتری کنید. زمانی که مدیر و کارمندان بخش فروش و بازاریابی، بر هر دو مهارت های فروش و بازاریابی چیره باشند، این دو فرآیند متعادل شده و سازمان به حداکثر بهره وری خواهد رسید.  

نویسنده: محمد زاغیان، کارشناس ارشد بازاریابی

جهت دریافت مشاوره با ما در تماس باشید.

برندینگ ‌‌‌‌‌‌یکی از مهمترین جنبه های هر کسب و کار، بزرگ یا کوچک ، B2C یا B2B است. یک استراتژی برندینگ موثر در بازارهای رقابتی به شما کمک می کند. اما منظور از “برند” دقیقاً چیست؟ و چه تاثیری بر کسب و کار شما دارد؟

به زبان ساده ، برند شما، قول و تعهد شما به مشتری بوده و محصولات یا خدمات شما را از رقبا متمایز می کند. برند شما از:

  • آنچه کسب و کار شما در حال حاضر هست،
  • چشم اندازی که میخواهید باشد
  • و تصور مشتریان و ذی نفعان در ارتباط با کسب و کار شما گرفته شده است.
آیا شما رهبر و پیشگام صنعت خود هستید؟ با تجربه هستید یا تازه کار؟ آیا محصول شما گران و با کیفیت و در واقع لوکس است یا ارزان و اقتصادی؟ کسب و کار شما سنتی است یا نوآور؟

شما نمی توانید هم زمان همه این ویژگی ها را داشته باشید! اینکه شما کدام یک از ویژگی های بالا را داشته باشید تا حدی به نوع مخاطبان شما بستگی دارد و این دقیقا همان برند شماست. در واقع برند هویت یک کسب و کار است که لوگو، بسته بندی، هویت بصری، وبسایت و …. تنها بخشی از آن هستند.

استراتژی برندینگ شما این است که  می خواهید چگونه، کجا و چه زمانی با افراد هدف ارتباط برقرار کرده و هویت سازمان خود را معرفی کنید. کانال‌های ارتباطی شما با مشتریان و ذی نفعان، اینکه چگونه تبلیغ می کنید و تمامی ارتباطات بصری و کلامی کسب و کار شما، دقیقا ناشی از استراتژی برندینگ شماست. اینکه توزیع شما نیز بخشی از استراتژی برندینگ شما است.

برندینگ درست و استراتژیک منجر به ایجاد ارزش ویژه برند می شود و این به معنای ارزش افزوده ای است که برندینگ برای محصولات یا خدمات شرکت شما به ارمغان می آورد و به شما امکان می دهد که محصولاتتان را با مبلغی بیش از آنچه محصولات مشابه که برند نیستند، عرضه کنید. این ارزش افزوده و ارزش ویژه برند غالباً به شکل کیفیت درک شده یا وابستگی عاطفی مشتری است.

خدمات تخصصی حوزه برندینگ

چگونه داستان برند خود را تعریف کنیم؟

تعریف یک برند مانند سفر کسب و کار برای کشف ویژگی های خودش بوده و قطعا یک فرآیند پیچیده و تخصصی است زیرا برای تدوین داستان برندینگ باید حداقل به سوال های زیر پاسخ دهید:

  • مأموریت شرکت شما چیست؟ شما هستید تا چه کاری را انجام دهید؟
  • ویژگی ها، مزایا و تمایز اصلی محصولات یا خدمات شما چیست؟
  • تصویر ذهنی مشتریان شما در ارتباط با محصولات سازمان شما چیست؟
  • و می خواهید چه ویژگی هایی به این تصویر ذهنی اضافه و یا از آن کم شود؟
  • نیازها، عادات و خواسته های مشتریان شما چیست و چه چیزی در ذهن مشتری ارزش محسوب می شود؟
  • کجای نقشه رقابت قرار دارید؟

پس از یافتن پاسخ این سوالات وقت آن است که برای کسب و کار خود یک برند طراحی کنید.

مراحل تعریف برند چیست؟

  1. انتخاب نام تجاری
  2. انتخاب پیام و شعار مناسب
  3. انتخاب هویت بصری
  4. انتخاب و طراحی لوگو
  5. طراحی هویت برند
  6. طراحی معماری برند
  7. و  در گام آخر شروع فرآیند تبلیغات و برندسازی….

گروه مشاوران کسب و کار راه ایده آل با ارائه خدمات تخصصی حوزه برند سازی، همراه کسب و کار شما در مسیر شکوفایی خواهد بود. برای دریافت مشاوره از قسمت این قسمت با ما در تماس باشید.

لطفا قیمت محصولات خود را فقط بر اساس هزینه تعریف نکنید!

قیمت، ارزش مبادله ای کالا یا خدمت که به صورت واحد پول بیان می شود. در واقع در این بخش میخواهیم به پاسخ این سوال برسیم که آیا قیمت انتخاب شده برای محصول، برای مشتری ارزش پرداخت دارد؟

قیمت گذاری در واقع انتخاب مبلغی است که یک کسب و کار در ازای فروش خود در نظر می گیرد. اما اهمیت موضوع قیمت گذاری و درک حساسیت آن، بیش از یک تعریف ساده است. اینکه در فرآیند قیمت گذاری به هزینه های تولید دقت بکنیم یا ارزش برند و یا قیمت رقبا، انتخاب های مهمی است که ممکن است هرکدام سرنوشت متفاوتی را برای کسب و کار ما رقم بزنند.

با درنظر گرفتن تعریف بالا برای قیمت‌گذاری می توان گفت، استراتژی های قیمت گذاری به فرآیندها و روش هایی اطلاق می شود که بنگاه های اقتصادی برای تعیین قیمت محصولات و خدمات خود استفاده می کنند. بطور کلی، قیمت را می توان ابزاری مهم و تاثیر گذار بر حداکثرسازی سودآوری برای هر واحد فروخته شده، دفاع از بازار موجود در برابر تازه واردان، افزایش سهم بازار و یا ورود به بازار جدید دانست. بنابراین، نوع استراتژی قیمت‌گذاری انتخاب شده می تواند دیکته کننده موفقیت یا عدم موفقیت یک کسب و کار باشد.

برخی از رایج ترین استراتژی های قیمت گذاری عبارتند از:

قیمت‌گذاری مبتنی بر ارزش

در این روش، ما با تخمین، ارزش محصول در ذهن مشتری قیمت را انتخاب می کنیم.

قیمت گذاری مبتنی بر رقابت

در این استراتژی، قیمت، با توجه به متضیات بازار و قیمت رقبا تعیین می شود.

قیمت گذاری مبتنی بر مشتری

در این روش، قیمت محصولات و یا خدمات را پس از تحلیل مشتری و شناخت شناسنامه مشتری تعیین می کنیم.

قیمت گذاری مبتنی بر هزینه

روش قیمت‌گذاری بر اساس هزینه، یکی از رایج ترین استراتژی های این حوزه است. شما با استفاده از قیمت تمام شده قیمت فروش را تعیین می کنید.

قیمت گذاری نفوذ

این روش مناسب بازارهای رقابتی و به اصطلاح اقیانوس قرمز است. با انتخاب استراتژی نفوذ می توان مشتریان بیشتری جذب کرد اما راه سودآوری دراز مدت تبدیل این مشتریان به مشتریان وفادار است.

قیمت‌گذاری پویا

این استراتژی، بر اساس تحولات محیط کسب و کار و تحلیل شاخص های اقتصادی، قیمت های متفاوتی را در بازه های مختلف زمانی پیشنهاد می دهد.

کدام یک از استراتژی های مطرح شده و یا ترکیب آن ها مناسب کسب و کار شما است؟

قیمت‌گذاری یکی از مهم ترین اهرم ‌های رشد کسب و کار است.

مطالعات نشان داده است که تغییرات اندک در قیمت گذاری می تواند درآمد شرکت را ۲۵ تا ۵۰ درصد افزایش یا کاهش دهد. در حقیقت، قیمت‌گذاری درست، اهرمی قدرتمند به اندازه جذب مشتریان جدید است. اما متاسفانه تعداد ساعاتی که سازمان ها صرف ایجاد استراتژی بهینه قیمت می کنند نشان دهنده آن است که این اهرم مهم رشد کسب و کار آن طور که باید مورد توجه نبوده است.

خبر خوب این است که برای استفاده از این پتانسیل مهم، دیر نیست. برای دریافت مشاوره در حوزه استراتژی قیمت‌گذاری از این قسمت با ما در تماس باشید.

همانگونه که برند یک کسب و کار تصویری است که مشتریان از آن کسب و کار در ذهن دارند برند شخصی نیز تصوری است که دیگران در مورد ما دارند . که هستیم چه شغلی داریم چگونه لباس می پوشیم چگونه جواب سوالات را می دهیم درآمد ما و هر چه می توانند به وسیله آن ما را بشناسند.

از همین تعریف اولیه می فهمیم که برند شخصی تا چه اندازه مهم است و ما به آن توجه می کنیم، به جرات می تواند گفت همه افراد به برند شخصی اهمیت می دهند و تصویر و تصوری که دیگران از آنها دارند برایشان مهم است، حتی تارکان دنیا و راهبران گوشه نشین که آرامش طلب می کنند از این مهم مستثنی نیستند چه رسد به فرهیختگانی که معاشرت در جامعه به جایگاه شغلی آن ها هم بستگی دارد.

این که چگونه می شود تصویر درست و مرتبط در ذهن افراد ایجاد کرد امروز به عنوان دانشی مهم مطرح است که در حوزه برند شخصی از آن نام برده می شود.

برند شخصی یک دروغ است ؟

آیا در حوزه برند شخصی قرار است ما با دروغ مواجه باشیم و یا قرار است ماسکی نا صحیح از خود جلوه دهیم بی شک این نیست که آن چه مسلم است حقیقتی است که باید به زیبایی نمایش داده شود و صداقت بی شک راهی است که برندینگ شخصی نمی تواند از آن دور شود.

مسیر ساخت برند شخص چیست

در این مسیر باید ابتدا بدانیم که ما دقیقا در کدام نقطه قرار داریم و قرار است که کجا برویم، آیا می توانیم بفهمیم دقیقا در کجا مسیر هستیم و دقیقا مسیر چیست؟

شاید یک روانشناس بتواند ما را در این مهم یاری کند و یا حتی یک مشاور برند می تواند با استفاده از تست های مختلف این را برای ما مشخص کند.

بهترین مشاور برند شخصی

مشاوران برند شخصی معمولا افرادی هستند که در حوزه های رسانه ، آینده پژوهی روانشناسی یا کارآفرینی تحصیل کرده اند. این افراد با تکیه بر دانش تحصیل شده ما را در این مسیر یاری می کنند.

گروه مشاوران راه ایده آل با تکیه بر تجربه و دانش می تواند شما را در این مسیر همراهی کند، برای این منظور ابتدا یک پرپوزال تدوین می شود و سپس بر اساس تست ها و مصاحبه ها می توانیم وضعیت کنونی را مشخص کنیم

سپس با استفاده از خواستها و ارزشها فرد هدف گزاری می شود و سند برندینگ شخصی شما تنظیم می شود.

حال زمان شروع مسیر است، پایش حرکت صحیح در مسیر را نیز ما بر عهده می گیریم تا در این مسیر مهم  و سرنوشت ساز موفقیت تضمین شود.

اگر تصمیم دارید تا آینده خود را ترسیم کنید، می توانید با ما در تماس باشید.

بستر سیال کسب و کار به دلیل تغییرات تناوب محیط سبب می شود تا سازمان ها در حال تغییر دائمی باشند، همسویی با محیط و ایجاد شرایط مناسب اصلی است اساسی که گاهی بی توجهی به آن باعث می شود تا کسب و کار ها ار رقابت جا مانده و معمولا این باز ماندگی با از دست دادن سهم بازار همراه است.

گاهی این جا ماندن تا حدی است که سازمان کسب و کار به تحویل نیازمند شده و نیاز به یک بازبینی اساسی احساس می شود.

چه زمان به تحول سازمانی نیازمندیم ؟

برای آن که بدانیم چه زمانی به تحول سازمانی نیازمندیم می توانیم این پرسشها را از خود داشته باشیم تا کمی با وضعیت خود آشنا شویم

سهم بازار من در سالیان اخیر چه میزان بوده است

پرسنل من تا چه اندازه در دانستن هدف سازمان و کسب و کار تلاش می کنند

آیا هنوز هدف من برای مشتری ارزشمند است

آیا رقبای من می توانند به زودی من را صحنه حذف کنند

آیا احساس خطر می کنم و برای کسب و کار خود نگرانم

آیا شاهد رشد کسب و کار خود هستم

و سوالهای مشابه که ما را به این نقطه می رساند که آیا سازمان کسب و کار من درست عمل می کند ؟

اما بعد از آن این سوال را باید از خود بپرسیم که آیا برای تحول سازمان خودم می توانم وارد عمل بشوم و یا باید کمک بگیرم و مشاور استخدام کنم و یا از تیم های مشاور کمک بگیرم

اگر جواب این سوالات را می دانید و یا نیاز دارید این مفاهیم را بهتر درک کنید به مشاور نیاز دارید:

  • اهداف من چیست آیا استراتژی دور شدن از وضعیت خطر را می دانم ؟
  • مقصد تا چه اندازه قطعی و واضح است ؟
  • آیا زمان لازم برای بررسی سازمان خود را تا کنون نداشته ام که امروز در این وضعیت قرار دارم ؟
  • آیا رقبای من در زمینه های علمی و آکادمیک از من جلوتر هستند و آیا آنها مشاور دارند ؟
  • مراحل تغییر سازمان چیست آیا من با این روش های آشنا هستم؟
  • آیا تیم من آمادگی قبول فرمانهای متحول کننده را از سوی من دارند؟

در مورد تحول سازمان باید این نکته را در نظر داشته باشیم که معمولا اگر ما می توانستیم به تنهایی کسب و کار خود را آنالیز کنیم قطعا به این نقطه نمی رسیدیم که تحول سازمانی نیاز دشته باشیم و یا حتی اگر می توانستیم محیط را به قدر کافی پیش بینی کنیم می توانستیم موفق تر باشیم

گروه مشاوران کسب و کار راه ایده آل به تجربه ای که از بررسی مشاغل مختلف به دست آورده بر این عقیده استوار است که ناظری بیرون می تواند مشکلات را بهتر از صاحبان کسب و کار درک کند و این موضوع را باید در نظر داشت که ما می توانیم با حضور یک مشاور در تیم خود و یا همراهی یک تیم مشاور بسیار اصولی در راه تحول سازمان خود گام برداریم.

برای این منظور می توانیم در مرحله اول آنالیز و تحلیل محیط کسب و کار و سازمان خود را به گروهی بیرون از سازمان بسپاریم تا بدون سو گیری از وضعیت خود مطلع شده و تصمیم بهتری برای آینده سازمان خود بگیریم.

گروه مشاوران راه ایده آل مفتخر است تا همراه شما در این مسیر باشد و شکوفایی را برای شما به ارمغان آورد. با ما در تماس باشید.

استراتژی نوآوری چیست؟

نوآوری ایجاد ارزش جدیدی است که مردم مایل به استفاده و هزینه آن هستند، در حالی که استراتژی برنامه استفاده از بازاریابی، عملیات، مالی و تحقیق و توسعه برای حمایت از دستیابی به اهداف رقابتی کسب و کار است. بنابراین،  استراتژی نوآوری را می توان به عنوان یک نقشه راه صریح برای دستیابی به آینده مطلوب توصیف کرد.

چرا شما به یک استراتژی نوآوری نیاز دارید؟

بر طبق آمار ، ۹۶٪ از مدیران، نوآوری را به عنوان یک اولویت استراتژیک تعریف کرده اند زیرا داشتن استراتژی های نوآوری تنها راه برای تصمیم گیری صحیح در مورد کسب و کار و انتخاب روشهای صحیح است و بدون چنین استراتژی، شرکت ها برای سنجش شیوه های مختلف تأمین منابع گسترده و ایجاد ارزش مشترک، مشکل خواهند داشت. همچنین، طراحی یک سیستم نوآوری منسجم متناسب با نیازهای رقابتی خاص یک شرکت و همسو سازی بخشهای مختلف سازمان با اولویتهای اصلی، فرآیندهایی سخت و چالش برانگیز است.

در واقع استراتژی نوآوری به این می پردازد که چگونه نوآوری برای مشتریان بالقوه ارزش آفرینی می کند، شرکت چگونه سهمی از آن ارزش را به دست می آورد و چه نوع نوآوری را دنبال می کند. بنابراین، بدون یک استراتژی نواوری کارآمد، دستیابی به موفقیت درازمدت و جهت دهی سریع به کار در راستای حفظ و ایجاد مزیت رقابتی، بخصوص در کسب و کار های مستقر شده، کاملاً دشوار است.

استراتژی نوآورانه کارآمد

در حالی که تدوین استراتژی های نوآورانه، از مهم ترین گام ها به سمت ایجاد مزیت رقابتی پایدار است، اما این راهبرد ها تا زمانی که با اهداف، رویه ها و روش های مختص یک سازمان همسو نشوند، کارآمد نخواهند بود. نکته حائز اهمیت این است که اهدافی که با استراتژی های نوآوری دنبال می کنند باید با اهداف و چشم انداز کلی سازمان هم راستا بوده و سازمان را در مسیر دستیابی به آن ها قرار دهند. در واقع هدف اصلی این است که بدانیم چگونه نوآوری به ما در رسیدن به اهداف سازمان کمک می کند؟

مراحل تدوین راهبردها:

  1. تعیین اهداف و رویکرد استراتژیک نوآوری
  2. تحقیقات بازار و شناسایی مشتریان و رقبا
  3. تعریف ارزش پیشنهادی
  4. ارزیابی توانایی ها و وضعیت موجود
  5. ایجاد سیستم ها و تکنیک های نوآوری در سازمان

برای دریافت مشاوره در زمینه تدوین راهبرد های نوآوری می توانید هم اکنون با مراجعه به صفحه تماس با ما مسیر خود را برای شکوفایی هر چه بیشتر آغاز کنید.

استراتژی مال چیست

چرا به استراتژی مالی نیاز داریم

همه ما می دانیم که برای رسیدن به مقصد نیاز به برنامه ریزی است این برنامه ریزی معمولا برای رسیدن به نتیجه نیازمند هدف گذاری و مشخص کردن مسیر و شیوه های رسیدن به آن است. بی شک کسب و کار یک مسیر مهم در زندگی ماست که موفقیت در آن دیگر زندگی ما را تخت تاثیر قرار می دهد پس نمی توان به آن بی اهمیتی کرد و باید به آن توجه ویژه داشت. داشتن استراتژی مالی قطعا می تواند موفقیت ما را تضمین کند.

سند استراتژی مالی چیست

سند استراتژی مالی یا Financial plan متن مکتوبی است که مسیر را برای ما مشخص می کند، این سند معمولا توسط متخصصین حوزه کسب و کار نوشته می شود و بهتر است فردی که ناظر بیرون یا مشاور ما در کسب و کار است این وظیفه را انجام دهد تا با دید بازتر بتواند مشکلات را شناسایی کرده و بدون سوگیری به ما در این راه کمک کند.

بهترین نویسنده سند مالی

بهترین نویسندگان اسناد مالی کسانی هستند که هم تحصیلات آکادمیک دارند و هم با محیط کسب و کار آشنا هستند این افراد می توانند به کسب و کار جدید ما کمک کنند تا راه را با دانایی بیشتر ادامه دهیم و یا در مسیر بعد از چند سال که کسب و کار داشته ایم در اصلاح مسیر ما را یاری کنند.

خدمات سند استراتژیک مالی

گروه مشاوران کسب و کار راه ایده آل می تواند شما را در این مسیر یاری رساند

بخش های سند استراتژیک مالی

حوزه های این سند می تواند شامل این موارد باشد:

۱- ارزیابی عملکرد مالی

۲- پیش بینی مالی

۳- برنامه ریزی ساختار سرمایه

۴- سایر ملاحظات مالی

مواردی که باید در استراتژی مالی مد نظر داشت

  • بودجه جریان نقدی
  • فعالیت‌های کنترل بودجه
  • برنامه ریزی سود و هزینه نهایی
  • هزینه سرمایه و تأمین مالی از طریق سهام
  • پاهرم‌های مالی (Leverages)
  • تجدید ساختار شرکت‌ها (Corporate Restructuring) و متنوع سازی
  • تملک‌ها (Acquisitions)

از جمله مواردی است که باید به آن توجه کرد

برای آنکه سند استراتژیک مالی خود را تنظیم کنید می توانید هم اکنون با ثبت سفارش و یا مشاوره آنلاین مسیر خود را برای شکوفایی هر چه بیشتر آغاز کنید